خانوم کوچولو و آقایی گلش  یکشنبه 86/7/15  ساعت 2:11 عصر

به نام خداوندگار زیبا

از قلبت فتوا بگیر
پیامبر اکرم ( ص )

گلدون وجود من هفت ماهه که منتظر توست گل خوشگلم ... وقتشه که کم کم قدم بذاری توی گلدون وجودم تا با حرارت عشقت تا ابد عاشق بمونم .



نمیگم که تو خوبی یا اینکه پاکی ، نمیگم که زیباترینی ، نمیگم که مهربون ترینی فقط اینو میتونم بگم که تو تمام هستی منی ، تمام اعتقاد و باورمنی ، تو مخلوق اون پروردگاری هستی که بی همتا و بی نظیره پس تو بهترین گل من



دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم
سعید جونم
دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم





پا وب اول :‏ شلام شلام شلاااااااام خوف و خوش و سلامتین ؟؟؟ خب امروز اینجا یعنی زنجان بارون اومد یه کوشولو منم کلی ذوق مرگ شدم الان هم از کلاس میام تازه وبلاگ رو که اپ کردم دوباره باید سریع برم سر کلاس واااااااااااااااای اونم چی فیزیولوژی (اعصاب و غدد )

پا وب دوم :دیروز نفسک من اولین روز کاریشو سپری کرد همون بازاریابیشو ... منم که فعلا مشغول بازاریابی هستم !!!! راستی امروز صبح ساعت 8 اینجوریا منو سعید اول با هم تلفنی حرف زدیم تا مثلا شارژ بشیم بریم دنبال کارامون ولی بیشتر تنبل تر شدیم و تا ساعت 9 هی حرف زدیم و لالا کردیم و یکم هم قفون صدقه هم رفتیم

پا وب سوم :‏ من سه شنبه حرکت کردم تا برم خونمون چهارشنبه صبح روز رسیدم و کلی از دیدن ابجی جونم و مامامی و باوایی خوشحااااال شدم و کلی خوش گذشت بهم و پنجشنبه ساعت 1 شب هم حرکت به سوی زنجان و کلی غصه خوردم اخه دوس داشتم بیشتر پیش خانوادم بخصوص ثمره جونم بمونم

پا وب چهارم :‏تقریبا برنامه ریزی های تفلد رو کردیم و احتمالا من اخر این هفته میرم خونمون تا بقیه کارارو بکنم ... راستی دکتر بهم گفته یه مقدار معده و کلیه هام مشکل پیدا کرده و به خاطر دارو ها و معدم فعلا نمیتونم روزه بگیرم

پا وب پنجم : عزیزک دلم الهی قفونت بشم که تا یه هفته دیگه میای تو خونه خوشگلمون و با وجودت اینجا رنگ و بوی تازه تری میگیره البته میدونم وقتی بدونی بعضی وقتا باید تو وبلاگ رو آپ کنی کلی اخم و تخم میکنی ولی خب توی دلت کلی خوشحال میشی

پا وب ششم : ( یک سوال و کمی تفکر ) چرا ما آدم ها به راحت طلبی هامون میگیم اعتقادات شخصی ؟؟؟

خانوم کوچولو و آقایی گلش  یکشنبه 86/7/8  ساعت 6:21 عصر

به نام خالق شبهای عاشقی

انتظار انتظار انتظار ... ثانیه ها و لحظه ها یکی پس از دیگری میگذرند و من لحظه شمار روز تولدت هستم ای مهربان من



دومین هفته ماه تولد مبارک



دوستت دارم سعید عزیزم دوستت دارم

**********************************

پا وب اول : شلام شلام شلام به همه دوس جون جونی های خوف و گل نماز روزه هاتون یه عالمههههههه قفول باشه . شلام شلام شلام سعید جونم الهی قفونت بشم الهی من بلات بمیلممممممممممم عزیزکم دلم بلات یه دنیا تنگ شدهههههه بوش بوش

پا وب دوم : یه خبر نه چند تا خبر اول اینکه بابا برای آخر هفته برام بلیط قطار گرفته تا برم خونموووووووون هولا هولا هولااااااااااااا دوم اینکه ( نمیدونم تو پست قبلی گفتم یا نه ولی دوباره میگم ) سعید جون و داییش و چند تا از دوستاشون یه کاریو شروع کردن که نفسک من بازاریابش شده ناسلامتی هرچی باشه عقش من مدیریت بازرگانی میخواد بخونه و واسه خودش یه پا آی مدیر تشریف دارن خبر سوم هم اینکه منم توی زنجان بازار یاب شدم و مهم تر اینکه من و سعید جون هردومون بازاریابیممممممم تازشم عزیزک دلم کلی سفارشات بهم کرده و بهم یاد داده که باید چیکارا کنم تا یادم نرفته بگم که من بازاریاب نمایندگی پاپکو هستم همون دفتر و کلاسورهای خوشگل و فانتزی که تو بازار هست .

پا وب سوم : قرار شده واسه تفلد سعید جون به کمک همدیگه یه گوشی بخریم آخه سعید میخواد گوشیشو بفروشه فعلا نظرمون روی کا810 سونی اریکسون و 5700 نوکیا هست حالا ببینیم چی میشه .. راستی واسه تفلد عزیزک دلم علاوه بر کیک تفلد که از بیرون سفارش میدم میخوام یواشکی یه کیک شکلاتی هم خودم درست کنم تا کلی خوشحال بشه البته من تا حالا کیک درست نکردم حالا امتحان میکنم ببینم چی میشه .

پا وب چهارم :‏اگه بدونید چقدر خسته امممممم از ساعت 9 تا 5 کلاس بودم تازه بعد از ماه رمضون شاید تا 7 هم کلاس داشته باشم خیلی اینجوری برام سخت شده چون مجبورم بعد از کلاس خسته و کوفته زود بیام کافی نت و وبلاگ رو اپ کنم واسه همین این روزا یکم پست هام بی شور و حاله ... خلاصه شما ببقشید

پا وب پنجم :‏ تو اتاقی که من هستم به جز خودم چهار نفر دیگه هم هستن البته ما اتاقمون 4 نفره هست ولی چون ما 5 تا با هم خوفین 5 تایی هستیم هر شب هم یکیمون کف اتاق میگیره لالا میکنه و اما دوستام : ندا که متولد65 هستش و از شهرستان خمین استان اراک بعدش آذر متولد 66 از شهرستان بیجار استان کردستان ( اگه خیلی اذیتش کنیم کلمونو میبرهههههه ) بعدش زینب متولد 67 از شهرستان بهبهان استان خوزستان بعدش هم افق متولد 68 شهرستان آْ‏مل استان مازندران هر چارتایشونم جغرافیا طبیعی (‏اقلیم شناسی میخونن )اخریشونم که خودمم

پا وب ششم :( یک سوال و کمی تفکر ) واسه تولد سعید جون من چه کارایی بکنم خوشحال میشه ؟؟؟ و اینکه ظرف پیتزا مدل قلب از کجا باید گیر بیارم ؟؟؟